مهدی جلیلی؛ علیرضا فصیحی زاده؛ سیدمحمدصادق طباطبایی
چکیده
به علت ماهیت ویژه عقد شرکت، در رابطه با لازم یا جایز بودن آن، اختلافنظرت اساسی وجود دارد. درحالیکه برخی از فقها عقد شرکت را مطلقاً جایز دانسته و در این رابطه ادعای اجماع مینمایند، بعضی دیگر از فقها این عقد را مطلقاً عقدی لازم دانسته و گروه سوم از فقها، عقد شرکت را دارای ماهیتی دوگانه میدانند و در قسمت ایجاد اشاعه، لازم و در قسمت ...
بیشتر
به علت ماهیت ویژه عقد شرکت، در رابطه با لازم یا جایز بودن آن، اختلافنظرت اساسی وجود دارد. درحالیکه برخی از فقها عقد شرکت را مطلقاً جایز دانسته و در این رابطه ادعای اجماع مینمایند، بعضی دیگر از فقها این عقد را مطلقاً عقدی لازم دانسته و گروه سوم از فقها، عقد شرکت را دارای ماهیتی دوگانه میدانند و در قسمت ایجاد اشاعه، لازم و در قسمت اعطای نیابت در تصرف، جایز قلمداد مینمایند. این اختلافنظرت بهتبع فقه، به دکترین حقوقی و رویه قضایی نیز کشیده شده است. در این مقاله با رویکردی تطبیقی به مذاهب مختلف اسلامی، با تجزیهوتحلیل دلایل موافقان و مخالفان لزوم یا جواز عقد شرکت، با تأکید بر پاسخهای حلی و نقضی که به دلایل مخالفان و موافقان لزوم یا جواز این عقد داده میشود، درنهایت این نتیجه حاصل میگردد که با توجه به ابهام قانون مدنی و با عنایت به نظر فقهای بزرگی چون شهید ثانی و سید محمدکاظم طباطبایی یزدی و با توجه به اصل 167 قانون اساسی، میبایست دیدگاه سوم را صحیح قلمداد نماییم، امری که دکترین حقوقی و رویه قضایی نیز به آن تمایل بیشتری دارد.